×
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۳ - بیان آنک حصول علم و مال و جاه بدگوهران را فضیحت اوست و چون شمشیریست کی افتادست به دست راهزن
ره نمیداند قلاووزی کند
جان زشت او جهانسوزی کند
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰۱
هر که را سلطان ما بیچارگی روزی کند
بازش از روی عنایت چاره آموزی کند
شمع در آتش نهد پروانه را وز بهر او
گاه در مجلس بگرید گاه دلسوزی کند
سوی درگاهش نیابد عاشق سرگشته راه
[...]
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۰
[تیر] ماهت فصل نوروزی کند
بوریاباف تو زردوزی کند
روز مهرت عالم آرا می شود
شب نجومت مشعل افروزی کند
گر بگیری دست هر گم گشته ای
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۹۴ - خدای تعالی فرموده ما غرک بربک الکریم
خواست تا حق رحمت اندوزی کند
مجرمان را عذرآموزی کند
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۱ - در ستایش شاهزاده آزاده نواب فیروز میرزا فرماید
آنچه با برگ درختان ابر نوروزیکند
با تهیدستان کف فیاض فیروزی کند
زان سبب فیروز شد نامش که از آیات او
بخت هر روز آشکار آیات فیروزی کند
هست چهرش گنج فیروزی و گردد آشکار
[...]