سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الرّابع: فی صفة العقل واحواله وافعاله و غایة عنایته و سبب وجوده » بخش ۲ - اندر ستایش عقل و عاقل و معقول
خشک بندی ندید نیکوتر
هیچ خاموش ازو سخنگوتر
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳۹ - ستایش امیرجلالالدولة ابوالفتح دولتشاهبن بهرامشاه ابن مسعود اناراللّٰه براهینهم
نخوتش هرچه کم به نیروتر
قدرتش هرچه بیش خوش خوتر
عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل
حکیمش گفت رای تو نکوتر
که خسرو برترست و من فروتر
عطار » خسرونامه » بخش ۳۰ - بیمار گشتن جهانافروز خواهر شاه اصفهان و رفتن هرمز بهطبیبی بر بالین او و عاشق شدن او بر هرمز
نیاید زان صنم کارم فروتر
دو عاشق چون سه باشند این نکوتر
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۶
هله زیرک هله زیرک هله زیرک زوتر
هله کز جنبش تو کار همه نیکوتر
بدوان از پی مردان بنگر از چپ و راست
جسته از سنگ ستاره ز قمر مه روتر
یک به یک پیش تو آیند چو از جا بروی
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰۷
نه نرگس است ز چشم خوش تو عربده جوتر
نه سنبل است ز زلف کج تو غالیه بوتر
اگر چه سوخت مرا هجر خام و وعده رویت
خوشم که دوزخ نقد از بهشت نسیه نکوتر
من از قضاست که میرم به بند سلسله مویان
[...]
ابن حسام خوسفی » ترکیبات » مناقب هفت گل در مدح امام زمان (عج)
ای که خاک درت از سنبل تر خوشبوتر
عکس رخسار تو از شمس و قمر نیکوتر
جامی » بهارستان » روضهٔ چهارم (در ذکر بخشندگان) » بخش ۱۵
آن را که به مدحت ز فلک سرگذرانید
چون نیست سخندان بود از جمله فروتر
دانی که سخندان که بود؟ آن که بداند
به را ز نکو باز و نکو را ز نکوتر
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۲۴ - نسیم قبول از جانب مصر وزیدن و محمل زلیخا را چون عماری گل به مصر کشیدن
ز گوی پیش چوگان تیز دوتر
ز آب روی سبزه نرم رو تر
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴ - پایه معراج سخن را از قمه عرش گذرانیدن و به اول درجه از درجات معارج قدر او صلی الله علیه و سلم رسانیدن
از زرده مهر گرمروتر
وز خنگ سپهر تیزدو تر
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - رسانیدن قاصد نامه لیلی را به مجنون و خواندن وی آن نامه را
نی باد و ز باد گرم روتر
نی سیل و ز سیل تیزدوتر
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۲۴ - آگاهی یافتن بهرام چوبینه از وفات هرمز و بیرون آمدن او به خسرو
دو ماه از یکدگر هر یک نکوتر
ز قامت سروشان چیزی فروتر
وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۳
دل و طبع خویش را گو که شوند نرم خوتر
که دلم بهانه جو شد من ازو بهانه جوتر
گله گر کنم ز خویت به جز اینقدر نباشد
که شوند اگر تو خواهی قدری ازین نکوتر
همه رنگ حیله بینم پس پردهٔ فریبت
[...]
نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۷ - آغاز داستان محبت نامهٔ سوز و گداز
سموم دوزخ از ما تازهروتر
غبار گلخن از ما مشکبوتر
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۲ - گفتن بسوامتر زاهد حقیقت سیتا با رام و رفتن رام همراه بسوامتر در ترهت
زر و زیور عروسی تازه روتر
ز بوی غنچۀ گل نرم خوتر