×
خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۶
یک جرعه می کهن ز ملکی نو به
وز هرچه نه می طریق بیرون شو به
در دست به از تخت فریدون صد بار
خشت سر خم ز ملک کیخسرو به
۲ بیت
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲۴ - در توحید و در بیان آنکه باب توبه نبندد که موجب ختم ولایت نباشد
که تا مفتوح باشد باب توبه
ولایت را نباشد قطع نوبه
۱ بیت
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۵ - در بیان آنک ما سوی الله هر چیزی آکل و ماکولست همچون آن مرغی کی قصد صید ملخ میکرد و به صید ملخ مشغول میبود و غافل بود از باز گرسنه کی از پس قفای او قصد صید او داشت اکنون ای آدمی صیاد آکل از صیاد و آکل خود آمن مباش اگر چه نمیبینیش به نظر چشم به نظر دلیل و عبرتش میبین تا چشم نیز باز شدن
گفت المرء مع محبوبه
لا یفک القلب من مطلوبه
۱ بیت
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۳۴ - دیدن سام، قلوش را
چو زان نارپستان رخم شد چو به
مرا نار او از ترنج تو به
۱ بیت
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۳ - حکایت
زنندم سنگ و آجر نوبه نوبه
عجب گیری فتادم توبه توبه
۱ بیت