گنجور

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۳۱ - در بیان سماع و کیفیت آن

 

بوقت استماع قول قوّال

که هر یک را دگرگون گردد احوال

عطار
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۰۸ - در بیان آنکه آدمی را به هر چه میل است و محبت دارد جنس آن است، به شرطی که میل و محبت بی‌غرض باشد. و آن محبت دلیل کند که جان‌های ایشان از عهد الست از یک جنس بوده است که «المرء مع من احب» چنانکه گفته‌اند که «عن المرء لاتسأل و اسأل جلیسه» و در تقریر آنکه هر کسی را از غذای او شناسند. و غذا دو نوع است یکی حسّی و یکی عقلی. حسی نان است و گوشت و آب و غیره و عقلی علوم و حکمت است. اکنون بعضی را میل به فقه است و بعضی را به منطق بعضی را به تفسیر و بعضی را به دواوین عطار و سنایی رحمة اللّه علیهما و بعضی را به دواوین شعریه مثل انوری و ظهیر فاریابی و غیره. هر که‌را میل به دواوین انوری و شعرای دیگر، از اهل این عالم است و آب و گل بر او مستولی است و هر که‌را میل به دواوین سنایی و عطار است و فوائد مولانا قدسنا اللّه بسره العزیز که مغز مغز است و نغز نغز و زبدهٔ سخنِ سنایی و عطار، دلیل آن است که از اهل دل است و از زمرهٔ اولیاء.

 

خاطرت کی رود به‌سوی جوال‌؟

نکنی هیچ از جوال سؤال

سلطان ولد
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۵۸

 

دریای وجود را یکی دان به مثال

زو رفته بهر سوی هزاران جدوال

تو راست نگر کانهمه در اصل یکیست

از کژ نظری یکی دو بیند احوال

ابن یمین
 

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۱۸

 

همچنین، اتساع قبر و سوال

آن نعیم مقیم و آن اهوال

حزین لاهیجی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۹

 

ای آنکه توئی بذات خود عین کمال

بر خلق رسد زخوان جود تو نوال

پوشی‌ تو معایبم چه حاجت یکسان

دانی تو حوائجم چه حاجت بسوال

صفی علیشاه