گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۲

 

هر آنکس را که دلداری چو آن سرو سهی باشد

نه پندارم که جانش را ز تیمار آگهی باشد

رهین منتش هستند در هر گوشه ئی صد دل

وگر نزدیک تر خواهی یکی ز ایشان رهی باشد

خوش افتاده است با بیماری عشقم چو چشم او

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۹۱ - در فایدهٔ جوع

 

هر که روزش به فربهی باشد

چون شکم شد تهی، تهی باشد

اوحدی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۷

 

عشق گنجینه اسرار الهی باشد

گر بدین گنج رسی هر چه تو خواهی باشد

نسبت عاشق و معشوق ز یکرنگی خاست

کهرُبا میل کهش از رخ کاهی باشد

هر که از نامه دل حرف غم غیر بشست

[...]

اهلی شیرازی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۵

 

سایه ی بخت، مرا افسر شاهی باشد

مرهم داغ دلم برق سیاهی باشد

فتنه ی دور جهان نیست ز تحریک کسی

بحر در موج نه از جنبش ماهی باشد

نگهی وقت شهادت ز تو شد قسمت ما

[...]

سلیم تهرانی
 

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸

 

سوی آن کز تو دلش خوش به نگاهی باشد

سهل باشد که نگاهی ز تو گاهی باشد

مانع ای ابر کرم چیست که از رشحه ی تو

قطره ای قسمت لب تشنه گیاهی باشد

ارتو نسبت به من آن جور که باشد همه وقت

[...]

رفیق اصفهانی