×
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۷ - بر داشتن رامین گنج موبد را گریختن به دیلمان
ز بهرِ آنکه مرد نام و ننگند
ز مردی سال و مه با هم به جنگند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۳۷ - در انسانی و حیوانی گوید
هرچه جز مردمند یک رنگند
یا همه صلح یا همه جنگند
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۱
درین دیار عجب مطربان یک رنگند
که دل برند به صد راه و بر یک آهنگند
ز صحن سینه گشایند چشمه چشمه نور
به زخمه صیقل آیینه های پرزنگند
کلید شادی و شمشیر غم به کف دارند
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۵
بلاکشان محبت گل چه نیرنگند
شکستهاند به رنگی که عالم رنگند
چه شیشه و چه پری خانهزاد حیرت ماست
به آرمیدگی دلکه بیخودان سنگند
ز عیبپوی ابنای روزگار مپرس
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۹۴
این باخته نقشان که درین خانهٔ تنگند
چون مهره شطرنج به همسایه، به جنگند
برداشت صبا طرف نقاب تو، همانا
پیداست که گل های چمن باخته رنگند