×
نظام قاری » دیوان البسه » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲ - لاادری قائله
در بدخشان لعل اگر از سنگ میآید برون
آب رکنی چون شکر از تنگ میآید برون
پیش درزی جامه کز تنگ میآید برون
چند تنقیصم دهد از سنگ میآید برون
یادم آرد ار برآن نرمدست چون حریر
[...]
نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۱
پیش درزی جامه کز تنگ میآید برون
چند تنقیصم دهد از سنگ میآید برون
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۵۲
ترک من کز بزم می گلرنگ میآید برون
همچو شمشیر از برای جنگ میآید برون
رسم خونریزی به دست و تیغ او زیبنده است
این حنا از دست او خوشرنگ میآید برون
هیچ کس از صحبت آشفتگان خوشدل نرفت
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵۱
گر بنالم خون ز چشم سنگ میآید برون
ور بگریم خار و گل یکرنگ میآید برون
هر طرف دیوانه خوش طالع من میرود
کودکی با دامن پر سنگ میآید برون
فارغ است از خودنمایی جوهر اقبال ما
[...]