×
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱ - اندر ستایش سلطان محمود
که آرایش چرخ گردنده اوست
به بزم اندرون ابر بخشنده اوست
وطواط » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - هم در مدح اتسز
آن خداوند، که اقبال فلک بندهٔ اوست
پیکر حادثه از پای در افگنده اوست
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - در مدح علاءالدوله
آن خداوند که اقبال فلک بنده اوست
پیکر حادثه از پای در افکنده اوست
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۵
سبز شکرین که نیشکر بنده اوست
صد جان بفدای یک شکر خنده اوست
در دور لبش آب حیات است نهان
پیداست که آب خضر شرمنده اوست
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۷
واعظ دل شده هرجا که بود بنده اوست
ذره دور است ز خورشید، ولی زنده اوست
خاک از ژاله عرقناک و، سپهر از انجم
فرش تا عرش سراپا همه شرمنده اوست
ای زمین زاده، مکش بر در حق گردن عجب
[...]