گنجور

سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » باب نهم » داستان ماهی و ماهی خوار

 

در پشتِ من از زمانه تو می‌آید

وز من همه کار نانکو می‌آید

جان عزم رحیل کرد، گفتم که مرو

گفتا : چکنم خانه فرود می‌آید ؟

سعدالدین وراوینی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶٨ - قصیده

 

یارب این نکهت عنبر ز کجا می‌آید

گر نه از صحن چمن باد صبا می‌آید

معتدل گشت هوا وز اثرش عالم پیر

خوش‌تر و تازه‌تر از عهد صبیٰ می‌آید

گل به صد غَنج رخ از غنچه برون می‌آرد

[...]

ابن یمین
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۹

 

امشب آن به به وثاق که فرو می آید

اگر به مهمان من آید چه نکو می آید

بنهم عود دل سوخته بر آتش شوق

گر بدانم که پری وار ببو می آید

دیده از دست نظر خون تو ریزد گویند

[...]

کمال خجندی
 

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۶

 

سحر که بوی گل کز جانب گلزار میآید

ز چین طره مشکین آن دلدار میآید

بدستی باده ی احمر بدستی مصحف فتوی

زهی ساقی گلرویان که صوفی وا میآید

جهان شد روشن از ظلمت چو آن رو گشاید زلف

[...]

کوهی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - ایضا فی مدح شاهزاده مظفرلوا سلطان حمزه میرزا گفته

 

ز پرگار فلک نقشی به روی کار می‌آید

کزو کاری به یاد دور بی‌پرگار می‌آید

جهان عالی بنائی می‌نهد کز ارتفاع آن

اساس قوت شاهی به پای کار می‌آید

چو نقد مهر اینک می‌دود در مشرق و مغرب

[...]

محتشم کاشانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰۱

 

ز راه صلح مهیای جنگ می آید

ز مومیایی او کار سنک می آید

امید رحم بود کفر ازان خدا ناترس

که گر به کعبه رود از فرنگ می آید

ز شیشه بال پریزاد اگر شکسته شود

[...]

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۷

 

دلم در رقص مانند شرر از ساز می آید

به بال شعلهٔ آواز در پرواز می آید

زکنج لب به رنگ نافه از آهو فرو ریزد

ز بس آه من از دل سر به مهر راز می آید

نشان ناجوانمردی بود فکر خودآرایی

[...]

جویای تبریزی