گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۴۶ - ای برادر نکو نگر به وجود

 

خویش را در جهان علم کردن

هست بر خویشتن ستم کردن

تن به تیمار در هوس بستن

دل به اندیشه جای غم کردن

خشمگین بودن وز خشم خدای

[...]

مسعود سعد سلمان
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » مثنویات » در گله گزاری و ستایش

 

لیک آن حشو را رقم کردن

نیست جز ظلم بر قلم کردن

وحشی بافقی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰

 

گدایی از در می‌خانه باید دم به دم کردن

سفالین کاسهٔ می را خیال جام جم کردن

دمادم کار ساقی چیست در می‌خانه می‌دانی

به مخموران قدح دادن به مسکینان کرم کردن

صبا ای کاش می‌گفتی بدان آهوی مشکین مو

[...]

فروغی بسطامی