گنجور

عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۱۲ - الحکایه والتمثیل

 

دهان آلوده عرش و در شکم هیچ

گرفته لوح لوح از سر قلم هیچ

عطار
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۸

 

به غیر جام دمادم مجوی همدم هیچ

به جز صراحی و مطرب مخواه تو هم هیچ

بیار و باده نوشین روان بنوش که هست

به جنب جام می لعل ملکت جم هیچ

مجوی هیچ که دنیا طفیل همت اوست

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۷۲

 

برون ز جام دمادم مجوی این دم هیچ

بجز صراحی و مطرب مخواه همدم هیچ

بیاو باده ی نوشین روان بنوش که هست

بجنب جام می لعل ملکت جم هیچ

مجوی هیچ که دنیا طفیل همّت اوست

[...]

خواجوی کرمانی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۲

 

نصیب ما نشد از وصل یار جز غم هیچ

بوعده یی ز دهانش خوشیم آنهم هیچ

بیا که تجربه کردیم و غیر دیدن تو

جراحت دل ما را نبود مرهم هیچ

ببوسه یی دل بیچاره یی بدست آور

[...]

اهلی شیرازی