گنجور

عطار » مختارنامه » باب سی و ششم: در صفت چشم و ابروی معشوق » شمارهٔ ۲

 

لعلت به صواب هیچ کس دم نزند

رای شکری با همه عالم نزند

وین نادرهتر که چشم تو از شوخی

صد تیر زند که چشم بر هم نزند

عطار
 

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۹۰

 

هرگز دل من یکدم بی غم نزند

تا غم به سرم نیاورد دم نزند

وین دیده که زد گریه به کارم برهم

تا خون نکند دل مژه برهم نزند

مجد همگر
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۷۴

 

صبح پیش رخ تو دم نزند

سرو پیش قدمت قدم نزند

نقش شیرینت بیند ار شاپور

گر چه تیغش زنی قلم نزند

خضر پیش لبت به آب حیات

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۴۴ - در تناکح و توالد

 

خواجه چون بی‌غلام دم نزند

زن پاکیزه نیز کم نزند

اوحدی
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل سوم » بخش ۲ - عین الیقین

 

عقل در جای نطق کم نزند

چون بدینجا رسید دم نزند

شیخ محمود شبستری
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - نکوهش بیطرفی ایران

 

عاقل اندر خطر قوم نزند

مرد دانا ز جنگ دم نزند

ادیب الممالک