×
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۰ - نشستن موبد در بزم با ویس و رامین و سرود گفتن رامین به حال خود
گناه آید به نادانی ز مستان
چو عذر آرند ازیشان داد مستان
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۱۹ - اندر مذمّت عمّ گوید
گرت بخشد عمامه عم مستان
کان بود چون عطای بدمستان
مهستی گنجوی » دیوان اشعار » رباعیات «نسخهٔ دوم» » شمارهٔ ۱۲۹
زلفین تو سی زنگی و هر سی مستان
سی مستانند خفته در سیمستان
عاج است بناگوش تو با سیم است آن
زین سیمستان بوسه کم از سر مستان
عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۷) حکایت شیخ یحیی معاذ با بایزید رحمهما الله
وگرنه، مستِ خویشی همچو مستان
بره رفتن چه برخیزد ز مستان
عطار » خسرونامه » بخش ۳۵ - عشرت كردن گل و خسرو باهم
چو تو مستی ز لب می ده بمستان
دمی بنشین که در خوابند مستان