×
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۵
کاروان اشک هرگه بی توام از دل گذشت
تا به مژگان از غبار خاطرم در گل گذشت
انتقام خویش خون بی گناهان می کشد
نیستم آگه که بعد از من چه بر قاتل گذشت
در غم عشق بتان راز جهان از من مپرس
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۵۷۴
همچو آن رهرو که خواب آلود از منزل گذشت
کعبه را گم کرد هر کس بی خبر از دل گذشت
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۴
همچو آن رهرو که خواب آلود از منزل گذشت
کعبه را گم کرد هر کس بی خبر از دل گذشت
همچو تار سبحه گر همواره سازی خویش را
می توان در یک دم از صد عقده مشکل گذشت
پیش زهر منت احسان بود شیر و شکر
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » مثنویات » ساقینامه
بده می که کار از تعلّل گذشت
که سیلاب اندیشه از پل گذشت
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸
در چمن جوری که از باد خزان بر گل گذشت
انتقام آن ستم باشد که بر بلبل گذشت
کرده مرغان چمن را غیرتش آشفته حال
بازپنداری صبا بر طره سنبل گذشت
زیر آب از گریهام نبود کنون طاق سپهر
[...]