عطار » مصیبت نامه » بخش شانزدهم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
چون گل از خونابهٔ دل میکنی
از پی دنیا چرا گل میکنی
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و یکم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
بر پل دنیا چه منزل میکنی
خیز اگر ره توشهٔ حاصل میکنی
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۲۴
زینسان که از هر موی خود زنجیر صد دل می کنی
مردن هم از گیسوی خود بر خلق مشکل می کنی
هم جان و تن مأوای تو، هم دیده و دل جای تو
ای از تو ویران خانه ها هر جا که منزل می کنی
بیرون میا در آفتاب، آزرده م گردد تنت
[...]
بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۱
ای صبا منع گرفتاری بلبل میکنی
با وجود آنکه میدانی تغافل میکنی
صبر اگر باشد توان چیدن رطب از چوب خشک
آتشت گردد ریاحین گر توکل میکنی
نفی کس لازم نمیآید ز درد عاشقی
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۲۶
ای که فکر چاره بیماری دل میکنی
نسبت خود را به چشم یار باطل میکنی
نیست جای خرمی ماتمسرای آسمان
زیر تیغ از سادهلوحی رقص بسمل میکنی
میکند از هر سر مویت سفیدی راه مرگ
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۲۷
در عمارت زندگانی چند باطل میکنی؟
رفتهای از کار تا سامان منزل میکنی
عاقبت این خانهها ماتمسرایی میشود
زعفران گر جای برگ کاه در گل میکنی
دادخواهی میشود فردای محشر پیش حق
[...]