گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۴

 

کیم پیکان تو از دل برآید

مگر چون غنچه ام از گل برآید

مریز ای دیده سیل خون به جیحون

مبادا موج بر ساحل برآید

دهد یاد من از محمل نشینیت

[...]

جامی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱۳

 

مرا ناله از پرده دل برآید

به نازی که لیلی ز محمل برآید

درین باغ چون سرو آزادگان را

به جای ثمر عقده دل برآید

اگر مزرع هستی این رنگ دارد

[...]

صائب تبریزی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۷

 

عجب دانم، از زخم بسمل برآید!

خدنگی، که از شست قاتل برآید!

نگه جانب غیرم از دیده تر

چو تیریست کز زخم مشکل برآید

چنان نیست باریک، راه خیالش

[...]

واعظ قزوینی
 

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰

 

از آن آهم ز دل مشکل برآید

که می ترسم غمت از دل برآید

مکن بامن جفا چندان مبادا

که آهی از دلم غافل برآید

بخاک ما ببار ای ابر رحمت

[...]

طبیب اصفهانی
 

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲

 

مگر از سینه ی من دل برآید

از این دل ورنه غم مشکل برآید

برآید گر ز تن جان ز آرزویت

کیم این آرزو از دل برآید

به امید ثمر کشتم نهالی

[...]

رفیق اصفهانی