فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۹
همیداد خواهم ز بیدادگر
نه افسر نه تخت و کلاه و کمر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۲
سرانجام مرد ستاره شمر
به قیصر چنین گفت کای تاجور
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۸
گشاد از میان شاه زرین کمر
بر آتش بر آگند چندی گهر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۸
تومپسند بیداد بیدادگر
بگفت این و بر بست زرین کمر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۹
بدو گفت کاین نزد چوبینه بر
شنیده سخنها برو بر شمر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۱
چو نیزه نیامد برو کارگر
بروی اندر آورد جنگی سپر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۲
بدو گفت بهرام کای بیپدر
به خون برادر چه بندی کمر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۵
نخست آفرین کرد بر دادگر
کزو دید مردی و بخت و هنر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۷
نیاطوس را داد چندان گهر
چه اسپ و پرستار و زرین کمر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۲
چو بر اژدها برشدی مویتر
نبودی برو تیر کس کارگر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۴
شنیدم که آن ریمن بد هنر
همی نامه سازد یک اندر دگر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۴
ببرم سر خسرو بیهنر
که مه پای بادا ازیشان مه سر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۵
در گنج بگشاد و چندان گهر
بیاورد شمشیر و زرین کمر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۵
بدو گفت شادان زی و نوش خور
بیارش، مخار اندرین کار سر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۷
بیامد قلون تا به نزدیک در
بکاف در خانه بنهاد سر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۷
همی پند بر من نبد کارگر
ز هر گونه چون دیو بد راه بر