فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۰
چو او برگذشت این دو بیدادگر
ازو بازگشتند پر کینه سر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۱
نهاد از بر ران بندوی سر
روانش پر از درد و خسته جگر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۱
بدو گفت بندوی کاین تاج زر
مرا ده همین گوشوار و کمر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۱
بدیدندش از دور با تاج زر
همان طوق و آن گوشوار و کمر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۹
همه خواندند آفرین سر به سر
که جز تو مبادا کسی تاجور
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۹
همیداد خواهم ز بیدادگر
نه افسر نه تخت و کلاه و کمر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۲
سرانجام مرد ستاره شمر
به قیصر چنین گفت کای تاجور
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۸
گشاد از میان شاه زرین کمر
بر آتش بر آگند چندی گهر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۸
تومپسند بیداد بیدادگر
بگفت این و بر بست زرین کمر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۹
بدو گفت کاین نزد چوبینه بر
شنیده سخنها برو بر شمر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۱
چو نیزه نیامد برو کارگر
بروی اندر آورد جنگی سپر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۲
بدو گفت بهرام کای بیپدر
به خون برادر چه بندی کمر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۵
نخست آفرین کرد بر دادگر
کزو دید مردی و بخت و هنر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۷
نیاطوس را داد چندان گهر
چه اسپ و پرستار و زرین کمر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۲
چو بر اژدها برشدی مویتر
نبودی برو تیر کس کارگر
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۴
شنیدم که آن ریمن بد هنر
همی نامه سازد یک اندر دگر