گنجور

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۵

 

از نایره شوقت در دل شرری دارم

با طلعت خورشیدت عشق و نظری دارم

از ظلمت زلف تو، با شعشعه رویت

از راه بری باشم، گر راهبری دارم

در صورت آب و گل گر هست ملامتها

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۶

 

در ملک وصال او ظل شجری دارم

در باغ وصال او شیرین ثمری دارم

از دولت او شادم، از بند غم آزادم

در خلوت جان و دل زیبا قمری دارم

گر تیغ زند بر دل، آن خسرو مستعجل

[...]

قاسم انوار
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۱

 

نیم دیوانه تنها با محبت همسری دارم

سخن با خویش می گویم دلی با دیگری دارم

برای امتحانم رخصت پرواز می بخشد

مگر صیاد پندارد که من بال و پری دارم

به نقش پا رسانم نسبتی در خاکساری‌ها

[...]

اسیر شهرستانی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۹

 

باز از دل شیدائی، شوریده سری دارم

با دلبر رعنائی پنهان نظری دارم

با یاد جمال او، با فکر و خیال او

روزی و شبی دارم، شام و سحری دارم

یک نکته چنین شیرین، گفتم که بدانی تو

[...]

میرزا حبیب خراسانی