گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۰

 

خوبرویان به دل سوخته ساغر ندهند

به جز از خون جگر شربت دیگر ندهند

ای خوشا کشته شدن بر در خوبان که اگر

تیغ بر دست رقیبان ستمگر ندهند

در نگیرد به بتان گریه گرم و دم سرد

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۴

 

نامهٔ شوق ترا تا به کبوتر ندهند

مرغ را ره به سر کوی تو دلبر ندهند

گر به جنت سوی مستان نگری با همه چشم

زهر چشم تو به صد شربت کوثر ندهند

سرو قدان جهان نخل مرادند ولی

[...]

اهلی شیرازی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۹

 

هنوز راه نگاهم به بام و در ندهند

کبوتری که بیاموختند سر ندهند

خراب نرگس سنگین دلان سرمستم

که بر طریق نظر مهر را گذر ندهند

ز غم به گونه زرین شدم چه چاره کنم

[...]

نظیری نیشابوری
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۵

 

عشاق به تیغ عشق جز سر ندهند

خاک قدمش به هیچ افسر ندهند

گر سنگ بلا ببارد ابر غم دوست

آن سنگ به صد هزار گوهر ندهند

میرداماد
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱

 

از غمی شکوه نکن تا غم دیگر ندهند

از لب خشک مگو تا مژه تر ندهند

خوبرویان چو نشینند در ایوان غرور

منصب آینه داری بسکندر ندهند

در دیاری که رهائی زاسیری مرگست

[...]

کلیم
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵۳

 

به هر فسرده لب خشک وچشم تر ندهند

قبول داغ محبت به هر جگر ندهند

به گوشمال ستم سر ز حکم عشق مپیچ

که هیچ رشته بی تاب را گهر ندهند

فراغبالی در تنگنای چرخ مخواه

[...]

صائب تبریزی
 

صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۲۶

 

تا لعل نبخشی به تو گوهر ندهند

گر تو ندهی سیم تو را زر ندهند

بنا صفت ار بکار خشتی ننهی

در دست تو بازخشت دیگر ندهند

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب المواد و التاریخ » شمارهٔ ۲۶

 

تا لعل نبخشی به تو گوهر ندهند

گر تو ندهی سیم تو را زر ندهند

صامت بروجردی