گنجور

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۲۱ - زخم زدن ارهنگ بانو گشسپ را گوید

 

چنان فتنه برخاست از هر طرف

که شد رسم مهر از جهان بر طرف

عثمان مختاری
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۱۹ - نامه نوشتن جم به گل و شرح حال خود گفتن

 

لعل تو تا دیدم و در هر طرف

ساختم از بهر تو جان برطرف

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۱۹ - نامه نوشتن جم به گل و شرح حال خود گفتن

 

لعل تو تا دیدم و در هر طرف

ساختم از بهر تو جان برطرف

اهلی شیرازی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۸

 

میتواند لعل او شد بامی کوثر طرف

فتنه مژگان شوخش، با صف محشر طرف

صحبت اوراق گل با هم دو روزی بیش نیست

الفت نازک مزاجان زود گردد بر طرف

منعم و درویش، همدوشند در دیوان عدل

[...]

واعظ قزوینی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸۵

 

تا نمی‌گردد تب و تاب نفس ها برطرف

می‌دود اجزای ما چون موج دریا هر طرف

بسته‌اند از شوخی اضداد نقش کاینات

کرده‌اند اجزای این پیکر به یکدیگر طرف

دل مصفا کرده‌ای باید به حیرت ساختن

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸۶

 

عقل را مپسند با عشق جنون‌پرور طرف

بیخبرتا چند سازی پنبه با اخگر طرف

کلفت جاوید پستی‌های فطرت توأم‌اند

از جبین سایه کم گردد سیاهی برطرف

از دل تنها توان بر قلب محشر تاختن

[...]

بیدل دهلوی