گنجور

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۲

 

ز بیدادگر شاه و ز لشکرش

و زان رسم‌های بد اندر خورش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۳

 

برآید به دست تو هوش پدرش

از آن درد گردد پر از کینه سرش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷

 

چو بر خواند کاوه همه محضرش

سبک سوی پیران آن کشورش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷

 

فرو ریخت آب از مژه مادرش

همی‌خواند با خون دل داورش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۱

 

همه شهر یکسر پر از لشکرش

کمربستگان صف زده بر درش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱

 

همان مهتران از همه کشور‌ش

بدان خرمی صف زده بر درش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۰

 

بدان تیز زهر‌آبگون خنجر‌ش

همی‌کرد چاک آن کیانی برش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۱

 

تبیره ببردند و پیل از درش

ببستند آذین به هر کشورش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳

 

ز شاه آفریدون و از لشکرش

ز گردان جنگی و از کشورش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۹

 

حمایل یکی دشنه اندر برش

ز یاقوت سرخ افسری بر سرش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۴

 

اگر تاب گیرد سوی مادرش

زگفت پراگنده گردد سرش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۴

 

گمانم چنان بد که سندان سرش

که شد دوخته مغز تا مغفرش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۵

 

سدیگر زدم بر میان زفرش

برآمد همی جوی خون از جگرش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۲

 

ز کار منوچهر و از لشکرش

ز گردان و سالار و از کشورش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۱

 

همی آتش افروزد از گوهرش

همی مغز پیلان بساید سرش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۲

 

بیامد چو شیر ژیان مادرش

همی خواست کندن به دندان سرش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۲

 

گسست و به خاک اندر آمد سرش

سواران گرفتند گرد اندرش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱

 

ز پند و خرد گر بگردد سرش

پشیمانی آید ز گیتی برش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۵

 

دو دست اندر آورد و زد بر سرش

همان تیز دندان به پشت اندرش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۷

 

سیم ره به خواب اندر آمد سرش

ز ببر بیان داشت پوشش برش

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۶۱