×
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۲ - در نموداری عشق به هر انواع گوید
در این حضرت منم گم کردهٔ خویش
بغربت در پس این پردهٔ خویش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
که من بودم ترا گم کردهٔ خویش
حقیقت مر ترا در پردهٔ خویش
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸۹
ترک من، سر مکش ز پرده خویش
درکش آخر عنان زرده خویش
در می انداز ناتوانی را
با فراق هزار مرده خویش
نظری کردم و چنان گشتم
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۳۴ - پاسخ خسرو به شیرین
چو آمد پیش آن از ردهٔ خویش
پشیمان از خود و از کردهٔ خویش
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۱ - عقد هشتم در بیان ارادت که عنان قصد از مقاصد مجازی تافتن است و بر باد پای جهد به کعبه مراد حقیقی شتافتن
کرده ای عادت و خو پرده خویش
باز کن خوی ز خو کرده خویش
وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » گلهٔ یار دلآزار
بشنو پند و مکن قصد دلآزردهٔ خویش
ورنه بسیار پشیمان شوی از کردهٔ خویش
وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » سوگواری بر مرگ دوست
به چه پیغام کنم خوش دل آزردهٔ خویش
از که پرسم سخن یار سفر کرده خویش