ترک من، سر مکش ز پرده خویش
درکش آخر عنان زرده خویش
در می انداز ناتوانی را
با فراق هزار مرده خویش
نظری کردم و چنان گشتم
که پشیمان شدم ز کرده خویش
مطرب از ناله ام چنان شد مست
که فراموش کرد پرده خویش
ساقیا، خون من بخور به تمام
می بده، لیک نیم خورده خویش
به غلامی نیرزدت خسرو
تو فزون کن بهای پرده خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ احساسات عمیق و ناتوانی شاعر در مواجهه با عشق و جدایی است. شاعر از پرده و زنجیرهای دل خود میگوید و به چنگ زدن به خاطرات تلخ و ناامیدیاش میپردازد. او به ناتوانیاش در فراموشی گذشته اشاره میکند و از دلزدگی ناشی از این جدایی ابراز تأسف میکند. همچنین، اشارهای به نوشیدن و شادابی روحی دارد که بتواند سرکشی کند و از غمهایش رهایی یابد. در نهایت، شاعر خواستار افزایش ارزش و بهای خود است و نمیخواهد در بند عشق یا وابستگی بیارزش بماند.
هوش مصنوعی: ای محبوب، چهرهات را از پرده پنهان مکن و خود را از من دور نکن، زیرا که در این حال، من به یاد تو و زیباییات از خود بیخبر میشوم.
هوش مصنوعی: در اندیشه خود، ناتوانی را با یاد هزاران مردهام ترک میکنم.
هوش مصنوعی: نگاهی کردم و به حدی تحت تأثیر قرار گرفتم که از کارهای خودم پشیمان شدم.
هوش مصنوعی: خواننده به قدری تحت تأثیر نالههای من قرار گرفت که تمام توجه خود را به موسیقی از دست داد و فراموش کرد که چه قطعهای باید بنوازد.
هوش مصنوعی: ای ساقی، خون من را بخور و تمام شراب را به من بنوشان، اما نیمه نخورده خودت را برای خودت نگهدار.
هوش مصنوعی: بهتر است که ارزش خود را در نظر بگیری و از خودت بیشتر مراقبت کنی، چرا که ارزش تو بیشتر از آن است که به راحتی در دسترس دیگران قرار بگیری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.