×
عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۴) حکایت اصمعی با آن مرد صاحب ضیف و زنگی حادی
مرا گفتا گناهی کردهام من
که زین زنجیر و غلّ آزردهام من
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
چو زلف تو دریده پردهام من
که بر روی تو عشق آوردهام من
عطار » اسرارنامه » بخش دهم » بخش ۵ - الحکایه و التمثیل
که چل حج پیاده کردهام من
به انصافی بسی خون خوردهام من
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۱ - المقاله الثانیه و العشرون
بساط مفسلی گستردهام من
بسی دیوانگیها کردهام من
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۴ - در سؤال کردن مرید از حضرت شیخ که شیطان مرا زحمت میدهد و جواب دادن شیخ مرید را فرماید
حقیقت دُر فشانی کردهام من
از آنجاگوی وحدت بردهام من
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۲ - در آگاهی دادن دل در عین منزل و او از آن عاشق بودن فرماید
بسی چوگان عشقت خوردهام من
از آن در عشق تو خو کردهام من
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۸ - درشرح حال خودگوید
که هر جائی دلی گم کرده ام من
به زلف رهزنت پی برده ام من
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۴۶ - ز شاخ آرزو بر خورده ام من
ز شاخ آرزو بر خورده ام من
به راز زندگی پی برده ام من
بترس از باغبان ای ناوک انداز
که پیغام بهار آورده ام من