×
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
طاقتش رفت از آنکه خورد نبود
خورشی جز دریغ و درد نبود
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هفتم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل
شیوهٔ معشوق خون خوردن بود
وین ز فرط دوستی کردن بود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۲ - سؤال کردن رسول روم از عمر رضیالله عنه از سبب ابتلای ارواح با این آب و گل جسم
شکر یزدان طوق هر گردن بود
نی جدال و رو ترش کردن بود
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۸
مایه خوبی غم بیچارگان خوردن بود
خوبی خورشید هم از ذره پروردن بود
ایکه عاشق میشوی از خون دل خوردن منال
عشق ورزیدن بخوبان خون دل خوردن بود
عاشقی هرچند افروزد چراغ دل چو شمع
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶۹
مست خوبان خون خورد از دل بجای می بلی
عشق ورزیدن بخوبان خون دل خوردن بود
عاشقی شمعیست کافروزد چراغ دل ولی
اولش سوز و گداز و آخرش مردن بود
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه
نباشد به کسی کو فرد نبود
نباشد دل که در وی درد نبود
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش چهارم » بخش ۲۶ - در رنجش از اهل زمانه
شعار همه رشوه خوردن بود
دل جمله غافل ز مردن بود