گنجور

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۳۷ - بردن شهریار شنگاوه را به پیش ارژنگ شاه گوید

 

تو را آرزو گر نبرد من است

هم اکنون سرت زیر گرد من است

عثمان مختاری
 

جامی » بهارستان » روضهٔ هفتم (در شعر و بیان شاعران) » بخش ۳۲ - امیر علی شیر نوایی

 

این نامه نه نامه دافع درد من است

آرام درون رنج پرورد من است

تسکین دل گرم و دم سرد من است

یعنی خبر از ماه جهانگرد من است

جامی
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۳۵

 

باد سحر از آه دم سرد من است

مصر غم عشق جان پر درد من است

در دشت مصیبت و بیابان بلا

چندان که نگاه می کنی گرد من است

میرداماد
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۳۹

 

برهان محبت نفس سرد من است

عنوان نیاز چهره زرد من است

میدان وفا دل جوانمرد من است

درمان دل سوختگان درد من است

میرداماد
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹۹

 

گریه ابر بهار از دل پر درد من است

چهره زرد خزان از نفس سرد من است

به چه تقریب مه از هاله حصاری شده است؟

گر نه شرمنده ز حسن مه شبگرد من است

غوطه در چشمه شمشیر زدن آسان نیست

[...]

صائب تبریزی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه

 

برهان محبت، نَفَس سرد من است

عنوانِ نیاز، چهرهٔ زرد من است

میدان وفا، دلِ جوانمردِ من است

درمانِ دلِ سوختگان، درد من است

رضاقلی خان هدایت
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۳۹

 

زردی برگ خزان عکس رخ زرد من است

نیز سرمای زمستان ز دم سرد من است

آسمان نیز که گه خندد و گه گرید زار

در غم و شادی از آنست که همدرد من است

بر تر از طارم افلاک کزین توده خاک

[...]

میرزا حبیب خراسانی