گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۹

 

میل درکش روی آن دلبر ببین

عقل گم کن نور آن جوهر ببین

روح را در سر او حیران نگر

عقل را در کار او مضطر ببین

در ره عشقش که سر گوی ره است

[...]

عطار
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۶۹

 

خال را در زیر زلف آن پری پیکر ببین

گر ندیدی دانه را از دام گیراتر ببین

می گدازد نور را در چشم حسن بی نقاب

باده گلرنگ را در شیشه و ساغر ببین

دور از انصاف است پیچیدن سر از سودای ما

[...]

صائب تبریزی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۵۲ - در بیان حدیث لولاک لما خلقت الافلاک

 

در کف آن ترک من خنجر ببین

خنجرش را هم ز خونم تر ببین

ملا احمد نراقی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴

 

حلقهٔ زلف سیاهش بر رخ انور ببین

آفتاب و سایه را سرگرم یکدیگر ببین

با سپاه غمزه بازآمد پی تسخیر دل

موکب سلطان نگر، جمعیت لشکر ببین

هر کجا نقاش نقش قامت و لعلش کشید

[...]

فروغی بسطامی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۴۸

 

کای کشتهٔ جفا سوی ما یک نظر ببین

ما را چو باد زین سر کو پی‌سپر ببین

بگشای چشم و پرده‌نشینان قدس را

سیاره‌سار گرد جهان دربه‌در ببین

این کاروان قافله‌سالار کشته را

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۴۸

 

کای کشتهٔ جفا سوی ما یک نظر ببین

ما را چو باد زین سر کو پی‌سپر ببین

بگشای چشم و پرده‌نشینان قدس را

سیاره‌سار گرد جهان دربه‌در ببین

این کاروان قافله‌سالار کشته را

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۴۹

 

چون عمر خویش قافله را در گذر ببین

از کربلا به کوفه مرا ره سپر ببین

تشویش و اضطراب بهر جان و دل بجوی

تغییر و انقلاب بهر بوم و بر ببین

هر روز و شب به منزل و ره این سفر مرا

[...]

صفایی جندقی