×
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الخامس: فی حسن العمل و ما یتضمّنه من المعانی ممّا اطلق علیه اسم الحسن » شمارهٔ ۳۳
در خوی خوش است عیش خوش کز جان است
ور عیشی هست غیر ازین سرد آن است
با بدخویی تو را جهان تنگ آید
خو خوش کن و چشم سوزنی میدان است
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹
رخشت که دمش علامت چوگان است
در دعوی خود چو گوی در میدان است
رنگین شود از رنگ خوشش دست، مگر
در خانه ی زین تو حنابندان است؟
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
مرغ و حور از بهشت ابدان است
حکمت و دین بهشت یزدان است