اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۲ - دیگر پرسش گرشاسب از برهمن
چو دیدی که گیتی ندارد بها
از او بس بود خورد و پوشش گیا
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۲ - دیگر پرسش گرشاسب از برهمن
یکی پادشاه و برو پادشا
نشاید بُدَن هر دو فرمانروا
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۵ - در مذهب فلاسفه گوید
چنان بُد که همواره بد پادشا
ازو پادشایی نباشد جدا
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۸ - گشتن گرشاسب با مهراج گرد هند
چو دم زد فتد روشنی در هوا
بدان روشنایی کند شب چرا
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۰۲ - دیدن گرشاسب بر همن رومی را و پرسیدن ازو
ندارد ز بن دادگر پادشا
کسی بی گنه را به زندان روا
ابوعلی عثمانی » برگردان رسالهٔ قشیریه » باب سوم » بخش ۱۹ - قُرْب و بعد
فما رَمَقَتْعَیْنایَ بَعْدَکَ مَنْظَراً
یَسُوءُکَ اِلّا قُلْتُ قَدْرَمَقانی
ابوعلی عثمانی » برگردان رسالهٔ قشیریه » باب ۴ تا ۵۲ » باب بیستم - اندر تَوَکُّل
هِیَ سِتَّةُ وَاَنَا الضَّمینُ لِنِصْفِها
فَکُنِ الضَّمینَ لِنِصْفِها یا جاری
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
چو گشتند این چهار ارکان مهیا
ازان گرمی بر آمد سوی بالا
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
کجا در عالم مبدا و بالا
به ترتیب آنچه بد به گشت پیدا
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
یکی گوید مرو را روح قدسا
یکی گوید مرو را نفس گویا
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام
یکی ناقوس در دست و چلیپا
یکی آتش پرست و زند و استا
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
نه از گرما شکوهد نه ز سرما
نه از ریگ و کویر و کوه و دریا
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
سراسر کوه او قلعه همانا
چو خندق گشته در دامانش دریا
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴ - گفتار اندر ستایش خواجه ابو نصر منصور بن مهمد
وگرچه شاعری باشد نه دانا
بسی احسنت و زه گوید به عمدا
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین
همه کس رفته از خانه به صحرا.
برون برده همه سازِ تَماشا.
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین
زِ بَسْ سیم و زِ بَسْ گوهر چو دریا
اگر دریا رَوان گردد به صحرا.
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
درختی کاو نباشد راست بالا
چو برروید شود کژّیش پیدا
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو
خروشان گاو دُم با او به یک جا
چو با هم دو سراینده به همتا
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو
صف جوشنوران بر روی صحرا
چو کوه اندر میان موج دریا
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو
بسا اسپ سیاه و مرد برنا
که گشت از گَرد، خنگ و پیر سیما