×
عطار » منطقالطیر » بیان وادی معرفت » گفتار عباسه دربارهٔ عشق و معرفت
گر بود مردی، زنی زاید ازو
ور زنیست ای بس که مرد آید ازو
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۱۴۰
ای دل اگرت هنوز می باید ازو
باید که کشید هرچه می زاید ازو
عاشق شده ای وفا طلب می داری
دیوانَه ندانی که وفا ناید ازو
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۲۸۶
کو دست که بند بسته بگشاید ازو
یا همنفسی که دل برآساید ازو
امروز غمی با که توانی گفتن
تا صد غم دیگرت نیفزاید ازو
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الحادی عشر: فی الطامات و فی الاقاویل المختلفة » الفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطان » شمارهٔ ۷۵
ابروت که آسمان بیاراید ازو
خورشید چو با هلال بنماید ازو
روزم شب گشت رسم عیدی بفرست
خرمای لبت که بوی شیر آید ازو
اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۴
خالی،که لبت همی بباراید ازو
خالیست سیه که مشک میزاید ازو
صد تنگ شکر خورد ز پهلوی رخت
ترسم که دهان تو به تنگ آید ازو
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۱
نام تو که خامشی نمی شاید ازو
بر سینه در فتوح بگشاید ازو
تکرار همی کنم به آواز بلند
تا همچو زبان گوش بیاساید ازو
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۵۵ - عقد شانزدهم در رجا که به روایح وصال زیستن است و به لوایح جمال نگریستن
آن که این گونه کرم آید ازو
ناامیدت کجا شاید ازو
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۲ - مناجات در اظهار افتادگی عجز و پیری و به پایمردی عنایت استدعای دستگیری
نه دستی که کاری برآید ازو
نه پایی که راهی گشاید ازو
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۸ - بهائی عاملی طاب ثراه
جور کم بوی لطف آید ازو
لطف کم محض جور زاید ازو