×
عطار » الهی نامه » بخش دوم » (۱) حکایت آن زن که بر شهزاده عاشق شد
زن سرگشته پیش شاه افتاد
به حاجت خواستن در راه افتاد
عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۴) حکایت شه زاده که مرد سرهنگ بر وی عاشق شد
چو شه را این سفر ناگاه افتاد
مرا هم نیز عزم راه افتاد
عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۴) حکایت اردشیر و موبد و پسر شاپور
چو در راهش نظر بر شاه افتاد
ز دستش کاسه بر درگاه افتاد
عطار » اسرارنامه » بخش بیستم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
چو چشمش بر جمال شاه افتاد
بلرزید و میان راه افتاد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه
چو سایه از زمین بر ماه افتاد
گل خورشید رخ در راه افتاد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
چو چشمش بر جمال شاه افتاد
بهخدمت پیش شه، در راه افتاد
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۱ - در خطاب کردن با دل در رموز معانی فرماید
دریغا یوسفت اندر چاه افتاد
نمیدیدی که از ناگاه افتاد
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۸
آن دل که بکام دل بدخواه افتاد
در چاه ز نخدان تو ناگاه افتاد
ار چه همه کس بچشم کس بچشم پرهیز کنند
بیچاره دلم بچشم در چاه افتاد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۷۵ - سحابی استرابادی قُدِّسَ سِرُّه
پس ساده دلی کزین ره آگاه افتاد
بس اهلِ خرد که در تکِ چاه افتاد
این کار حوالتی نه علم و عملی است
چون گنج که تا که را به او راه افتاد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۷۵ - سحابی استرابادی قُدِّسَ سِرُّه
پس ساده دلی کزین ره آگاه افتاد
بس اهلِ خرد که در تکِ چاه افتاد