فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۴ - داستان مهبود با زروان
جهاندار دشواری آسان گرفت
همه ساز نخچیر و میدان گرفت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۸
به بیراه راه بیابان گرفت
به رنج تن از دشمنان جان گرفت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۸
بیفگند نام مهی جان گرفت
به بیراه، راه بیابان گرفت
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۱
و زآن شهر راه بیابان گرفت
همه رنجها بر دل آسان گرفت
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۰ - رفتن مهراج با گرشاسب
چو مه گوی بفکند و چوگان گرفت
بر اسپ سیه سبز میدان گرفت
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۶
مرغ وفا برون ز جهان آشیان گرفت
عنقا صفت ز عالم وحدت کران گرفت
از خون دل کنار زمین موج زد چنانک
ز آسیب موج دامن مغرب نشان گرفت
طوفان درد کشتی دل را ز راه برد
[...]
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » ترکیبات و ترجیعات » شمارهٔ ۳ - در مدح ملک ارسلان
شاه جهان به تیغ چو ملک جهان گرفت
دولت رکاب دادش و نصرت عنان گرفت
فالی گرفت چرخ و همی گرفت مملکت
سلطان ابوالملوک ملک ارسلان گرفت
شاهی که ملک هرگز چون او ملک ندید
[...]
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۳ - مدح ملک ارسلان
بالیدن و نویدن سرو و چنار بین
کاین پیر کشته گیتی طبع جوان گرفت
زد کله های دیبا چون دید بوستان
کز خانه باز دوست ره بوستان گرفت
کو بلبله که وقت نواهای بلبل است
[...]
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۵ - داستان جنگ لهراسپ با ارجاسپ گوید
همانا زمانت گریبان گرفت
اجل چنگ آهیختت جان گرفت
امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۸۳
هر نور و هر نظام که ملک جهان گرفت
از سنجر ملک شه آلب ارسلان گرفت
صباحبقران مشرق و مغرب معزّ دین
شاهی که او به تیغ و به دولت جهانگرفت
تا گشت شاهنامهٔ او فاش در جهان
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲ - دلبر جانان
باز دیگر ره دل من دلبری جانان گرفت
باز کاری کان بلا بد بر دل و بر جان گرفت
باز بیچاره دلم در جور آن دلبر بماند
باز مسکن جان مسکین کوی آن جانان گرفت
جان و دل را از من آن جانان دلپرور ربود
[...]
قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۵۹ - در غزل است
لشکر کشید عشق و مرا در میان گرفت
خواهند مردمانم از این در زبان گرفت
اندر زبان خلق فتادم ز دست عشق
تا بایدم بلا به در این و آن گرفت
جانا غلام عشق تو گشتم به رایگان
[...]
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰
باز مرا عشق گریبان گرفت
باز دلم دامن جانان گرفت
عشق بتان آفت جان و دلست
وای برای کو پی ایشان گرفت
سرو بدید آن قد و حیران بماند
[...]
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۹ - خواستاری اسکندر روشنک را
به رسم کیان نیز پیمان گرفت
وفا در دل و مهر در جان گرفت
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۱ - داستان سگ و صیاد و روباه
گرچه در آن غم دلش از جان گرفت
هم جگر خویش به دندان گرفت