گنجور

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۵

 

چو سه ساله شد زخم چوگان گرفت

به پنجم دل تیر و پیکان گرفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰

 

چو او گوی در زخم چوگان گرفت

هم‌آورد او خاک میدان گرفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۷

 

ازان کوه راه بیابان گرفت

غمی گشت و اندیشهٔ جان گرفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۱

 

وزان روی خسرو بیابان گرفت

همی از بد دشمنان جان گرفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۸

 

به بیراه راه بیابان گرفت

به رنج تن از دشمنان جان گرفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۸

 

بیفگند نام مهی جان گرفت

به بیراه، راه بیابان گرفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۱

 

و زآن شهر راه بیابان گرفت

همه رنجها بر دل آسان گرفت

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۰ - رفتن مهراج با گرشاسب

 

چو مه گوی بفکند و چوگان گرفت

بر اسپ سیه سبز میدان گرفت

اسدی توسی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۶

 

مرغ وفا برون ز جهان آشیان گرفت

عنقا صفت ز عالم وحدت کران گرفت

از خون دل کنار زمین موج زد چنانک

ز آسیب موج دامن مغرب نشان گرفت

طوفان درد کشتی دل را ز راه برد

[...]

قطران تبریزی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » ترکیبات و ترجیعات » شمارهٔ ۳ - در مدح ملک ارسلان

 

شاه جهان به تیغ چو ملک جهان گرفت

دولت رکاب دادش و نصرت عنان گرفت

فالی گرفت چرخ و همی گرفت مملکت

سلطان ابوالملوک ملک ارسلان گرفت

شاهی که ملک هرگز چون او ملک ندید

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۳ - مدح ملک ارسلان

 

بالیدن و نویدن سرو و چنار بین

کاین پیر کشته گیتی طبع جوان گرفت

زد کله های دیبا چون دید بوستان

کز خانه باز دوست ره بوستان گرفت

کو بلبله که وقت نواهای بلبل است

[...]

مسعود سعد سلمان
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۵ - داستان جنگ لهراسپ با ارجاسپ گوید

 

همانا زمانت گریبان گرفت

اجل چنگ آهیختت جان گرفت

عثمان مختاری
 

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۸۳

 

هر نور و هر نظام که ملک جهان‌ گرفت

از سنجر ملک شه آلب ارسلان‌ گرفت

صباحبقران مشرق و مغرب معزّ دین

شاهی که او به تیغ و به دولت جهان‌گرفت

تا گشت شاهنامهٔ او فاش در جهان

[...]

امیر معزی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲ - دلبر جانان

 

باز دیگر ره دل من دلبری جانان گرفت

باز کاری کان بلا بد بر دل و بر جان گرفت

باز بیچاره دلم در جور آن دلبر بماند

باز مسکن جان مسکین کوی آن جانان گرفت

جان و دل را از من آن جانان دلپرور ربود

[...]

سوزنی سمرقندی
 

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۵۹ - در غزل است

 

لشکر کشید عشق و مرا در میان گرفت

خواهند مردمانم از این در زبان گرفت

اندر زبان خلق فتادم ز دست عشق

تا بایدم بلا به در این و آن گرفت

جانا غلام عشق تو گشتم به رایگان

[...]

قوامی رازی
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

باز مرا عشق گریبان گرفت

باز دلم دامن جانان گرفت

عشق بتان آفت جان و دلست

وای برای کو پی ایشان گرفت

سرو بدید آن قد و حیران بماند

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۹ - خواستاری اسکندر روشنک را

 

به رسم کیان نیز پیمان گرفت

وفا در دل و مهر در جان گرفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۶ - نعت اول

 

از بن دندان سر دندان گرفت

داد به‌شکرانه کم آن گرفت

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۱ - داستان سگ و صیاد و روباه

 

گرچه در آن غم دلش از جان گرفت

هم جگر خویش به دندان گرفت

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۵