گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰

 

کو محرمی که قصه تو در میان نهم

گوش سخن بگیرم و در یک کران نهم

صد، به نیوش وصل بیک رمز سر بمُهر

از دست دل برآرم و در دست جان نهم

یک ره، اجازت کرمم ده ز بندگی

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۶

 

خوش کن بوعده ای دل من، گوخلاف باش

تا چشم انتظار بعمری برآن نهم

دست خوش توام، بزبان خوشم بدار

تا من بعمد نام تو بر هر زبان نهم

اثیر اخسیکتی
 

امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹

 

هر شب بدل حکایت خود در میان نهم

دل را ز سوز عشق تو داغ نهان نهم

روزم چو راه نیست در آن کوی، هر شبی

آیم رخ نیاز بر آن آستان نهم

نه قوتی که آیم از این ورطه بر کنار

[...]

امیر شاهی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۶۹۹

 

هر شب به پاسبان تو جان در میان نهم

آنگه رخ نیاز بر آن آستان نهم

گفتی رخم ببین و به جان منتم بکش

فرمان برم به دیده و منت به جهان نهم

پای مرا به قید وفا استوار کن

[...]

جامی
 

شاهدی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱

 

خواهم که با تو قصه خود در میان نهم

چون بینمت ز شوق گره بر زبان نهم

بر لوح جان نماند گمان و خیال و وهم

از بس که داغ درد تو بر لوح جان نهم

دارم هوای آنکه شوم خاک پای تو

[...]

شاهدی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۳۱

 

کاری مکن که رو به در آسمان نهم

هر تیر ناله ای که بود در کمان نهم

کاری مکن که پا کشم از آستان تو

داغ صبوریی که ندارم به جان نهم

کاری مکن که بدعت وارستگی ز عشق

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۳۲

 

حاشا که دل به ناز و نعیم جهان نهم

مرغی نیم که بیضه درین آشیان نهم

چون صبح بس که پرده دری دیده ام ز خلق

ترسم که راز با دل شب در میان نهم

خاکم که سینه ام هدف تیر عالم است

[...]

صائب تبریزی