گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۸

 

گذر کرد همراه و ما ماندیم

ز کار گذشته بسی خواندیم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۱

 

فرستاده را پیش بنشاندیم

یکایک همه نامه برخواندیم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۹

 

همه نامه‌های تو برخواندیم

فرستاده را پیش بنشاندیم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲

 

ز برطاس وز چین سپه راندیم

سپهبد بهر جای بنشاندیم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲

 

فراوان ز نامش سخن راندیم

سرانجام باد آورش خواندیم

فردوسی
 

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰

 

ز خاک پاشی در دستخون فروماندیم

ز پاک‌بازی نقش فنا فرو خواندیم

به نعش عالم جیفه نماز برکردیم

به فرق گنبد فرتوت خاک بفشاندیم

همه حدیث شما تیغ بود و گردن ما

[...]

خاقانی
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۱۱ - الحکایه و التمثیل

 

گهی اندر چله سی پاره خواندیم

گهی چون وحشیان آواره ماندیم

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۱۱ - الحکایه و التمثیل

 

کنون رفت آنک حرف از خویش خواندیم

که نا‌پروا‌ی کار خویش ماندیم

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹۶

 

چون همه یاران ما رفتند و تنها ماندیم

یار تنهاماندگان را دم به دم می خواندیم

جمله یاران چون خیال از پیش ما برخاستند

ما خیال یار خود را پیش خود بنشاندیم

ساعتی از جوی مهرش آب بر دل می زدیم

[...]

مولانا
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱

 

خاک عرب از مشرق اقصی گذراندیم

وز ناحیه غرب به افریقیه راندیم

دریای شمالی را بر شرق نشاندیم

وز بحر جنوبی به فلک گرد فشاندیم

هند از کف هندو ختن از ترک ستاندیم

[...]

ادیب الممالک
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۷ - دزد خانه

 

حکایت کرد سرهنگی به کسری

که دشمن را ز پشت قلعه راندیم

فراریهای چابک را گرفتیم

گرفتاران مسکین را رهاندیم

به خون کشتگان، شمشیر شستیم

[...]

پروین اعتصامی