خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰
ز خاک پاشی در دستخون فروماندیم
ز پاکبازی نقش فنا فرو خواندیم
به نعش عالم جیفه نماز برکردیم
به فرق گنبد فرتوت خاک بفشاندیم
همه حدیث شما تیغ بود و گردن ما
[...]
عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۱۱ - الحکایه و التمثیل
گهی اندر چله سی پاره خواندیم
گهی چون وحشیان آواره ماندیم
عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۱۱ - الحکایه و التمثیل
کنون رفت آنک حرف از خویش خواندیم
که ناپروای کار خویش ماندیم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹۶
چون همه یاران ما رفتند و تنها ماندیم
یار تنهاماندگان را دم به دم می خواندیم
جمله یاران چون خیال از پیش ما برخاستند
ما خیال یار خود را پیش خود بنشاندیم
ساعتی از جوی مهرش آب بر دل می زدیم
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱
خاک عرب از مشرق اقصی گذراندیم
وز ناحیه غرب به افریقیه راندیم
دریای شمالی را بر شرق نشاندیم
وز بحر جنوبی به فلک گرد فشاندیم
هند از کف هندو ختن از ترک ستاندیم
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۲ - شرح تفتیش کردن مأمورین دولت در راه
ساعتی هم در آن مکان ماندیم
مبلغی سیم نقد افشاندیم
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۷ - دزد خانه
حکایت کرد سرهنگی به کسری
که دشمن را ز پشت قلعه راندیم
فراریهای چابک را گرفتیم
گرفتاران مسکین را رهاندیم
به خون کشتگان، شمشیر شستیم
[...]