گنجور

سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۳۱ - حکایت زورآزمای تنگدست

 

مگر روزگاری هوس راندمی

ز خود گرد محنت بیفشاندمی

سعدی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۵

 

روی تو گر بدیدمی جان بتو برفشاندمی

صبرم اگر مدد شدی دل ز تو واستاندمی

چون تو در آمدی اگر غرقه ی خون نبود می

بس که گهر بدیدگان در قدمت فشاندمی

کاج نراندی ای صنم توسن سرکش از برم

[...]

خواجوی کرمانی
 

جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۷۴ - تعزیت نامه ارسطو به مادر اسکندر

 

درین ماتم از دیده خون راندمی

به تسکین دردت فسون خواندمی

جامی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » منظومه‌ها » شورشنامه » بخش ۱ - شورشنامه

 

کی او را بدین پایه بنشاند می

سزای بدی را بدی خواند می

ادیب الممالک