روی تو گر بدیدمی جان بتو برفشاندمی
صبرم اگر مدد شدی دل ز تو واستاندمی
چون تو در آمدی اگر غرقه ی خون نبود می
بس که گهر بدیدگان در قدمت فشاندمی
کاج نراندی ای صنم توسن سرکش از برم
تا ز دو دیده در پیت خون جگر نراندمی
پای دل رمیده گر باز بدستم آمدی
ترک تو کردمی و خویش از همه وارهاندمی
نوک قلم بسوختی از دل سوزناک من
گرنه ز دیده دمبدم آب برو چکاندمی
ضعف رها نمی کند ورنه ز آه صبحدم
شعله فروز چرخ را مشعله وانشاندمی
خواجو اگر چو دود دل دست در آه من زدی
گر بزمین فروشدی بر فلکش رساندمی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.