گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلع‌الانوار » بخش ۳ - وصف سخن

 

گر به خرد گنج نهان داده‌اند

لیک کلیدش به زبان داده‌اند

امیرخسرو دهلوی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷۷

 

ساده لوحانی که درد خود به درمان داده اند

دامن یوسف زدست از مکر اخوان داده اند

محرمان کعبه مقصود، از تار نفس

جامه احرام خود چون صبح سامان داده اند

یک گل بی خار گردیده است در چشمم جهان

[...]

صائب تبریزی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۹

 

رنگینی رخ تو به رعنا نداده اند

داغ مرا به لاله صحرا نداده اند

شبنم ز باغ کام دل خود گرفت و رفت

ما را چه شد که راه تماشا نداده اند

خون خورده تیغ تا شده پهلونشین تو

[...]

سیدای نسفی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۱

 

بی قراران ترا تا خلعت جان داده اند

غنچه سان صد پیرهن چاک گریبان داده اند

تا ترا چون لاله و گل روی خندان داده اند

بیدلانت را چو شبنم چشم گریان داده اند

در شب هجران زحال بی قرارانت مپرس

[...]

جویای تبریزی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴۰ - وقایع بعد از قتل

 

با احل دیدم که پیمان داده‌اند

هر دو از تاب عطش جان داده‌اند

صامت بروجردی