×
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸
تا دل من راه جانان بازیافت
گوهری در پردهٔ جان بازیافت
دل که ره میجست در وادی عشق
خویش را گم کرد ره زان بازیافت
هر که از دشواری هستی برست
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۶ - در بیان معرفت دل گوید
طالبی کاین راه پنهان باز یافت
گوهر کان را در این کان بازیافت
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - فی مدح سلطان الاعظم الشیخ ابواسحق طاب مثواه
پیر کنعان بین که دیگر ماه کنعان باز یافت
خضر در ظلمت نشان آب حیوان بازیافت
کان گوهر را خرد در جوهر دل بازدید
جان عالم را روان در عالم جان بازیافت
بلبل بستانسرای خلد یعنی بوالبشر
[...]
ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۵
اگر دوستان را توان باز یافت
توان از پس مرگ جان باز یافت
کسی کز فراقی به وصلی رسید
دوباره حیات جهان باز یافت
شنیدی که آن تشنه در بادیه
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰
دل ز جان بگذشت و جانان بازیافت
ترک یک جان کرد و صد جان بازیافت
بست زُناری ز کفر زلف او
مو به مو اسرار ایمان بازیافت
خویش را در عشق او گم کرده بود
[...]