گنجور

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶

 

موسم روزه به نزدیک تو مهمان آمده است

میزبان چون تو نیابد نزد تو ز آن آمده است

نفس را شیطان همی از راه طاعت دور داشت

نزد ما روزه به قهر و قمع شیطان آمده است

ماه شعبان شعبه ای بود از درخت شر و فسق

[...]

ادیب صابر
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱۵ - در مدح دولت و اقبال دولتشاه بن بهرام شاه

 

پیکری کو فتح و نصرت را به حق جان آمده است

رشک رخش رستم و تخت سلیمان آمده است

زخم نعلش نقشبند مرکز خاکی شده است

گرد سمش توتیای چشم کیوان آمده است

شکل او گویست زان پایش چو چوگانی بود

[...]

سید حسن غزنوی
 

عطار » بی‌سرنامه » بخش ۱

 

عشق جانان جوهر جان آمده است

لاجرم از خلق پنهان آمده است

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۶ - حکایت الوصال فی شرح البلال

 

این سخن از سر پنهان آمده است

صدهزاران گوهر جان آمده است

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۶ - حکایت الوصال فی شرح البلال

 

این سخن از عشق جانان آمده است

لاجرم از عقل پنهان آمده است

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۲۳ - مطلب در اسرار توحید و رموز عشق

 

عشق جانان جوهر جان آمده است

زان سبب از خلق پنهان آمده است

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۵

 

امروز مهم دست زنان آمده است

پیدا و نهان چو نقش جان آمده است

مست و خوش و شنگ و بی‌امان آمده است

زانروی چنینم که چنان آمده است

مولانا
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۷۹

 

از خمار خواب خوش یوسف به زندان آمده است

بد نبیند هر که خواب او پریشان آمده است

ز آشنایانی که بر گرد تواند ایمن مباش

بارها بر سنگ، پای من ز دامان آمده است

صائب تبریزی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۸

 

گریه زچشمم به امان آمده است

ناله ز آهم به فغان آمده است

محرم و بیگانه از این پرده دور

راز دل ما به زیان آمده است

چون نکند طاقتم از خود کنار

[...]

اسیر شهرستانی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۹

 

شور دل پیشتر از دل به جهان آمده است

عید در اول ماه رمضان آمده است

گل آیینه توان چید ز گلزار سخن

راز پنهان که از دل به زبان آمده است

می دهد میوه نهالی که گلی می آرد

[...]

اسیر شهرستانی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش چهارم » بخش ۲۷ - در ترک علایق جسمانی

 

تن حجاب جان وجانان آمده است

فی الحقیقت آفت جان آمده است

بلند اقبال