گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۳

 

بوی زلفت در جهان افکنده‌ای

خویشتن را بر کران افکنده‌ای

از نسیم زلف مشک‌افشان خویش

غلغلی اندر جهان افکنده‌ای

وز کمال نور روی خویشتن

[...]

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰۰

 

بوی مشکی در جهان افکنده‌ای

مشک را در لامکان افکنده‌ای

صد هزاران غلغله زین بوی مشک

در زمین و آسمان افکنده‌ای

از شعاع نور و نار خویشتن

[...]

مولانا
 

سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷

 

آستین بر روی و نقشی در میان افکنده‌ای

خویشتن پنهان و شوری در جهان افکنده‌ای

همچنان در غنچه و آشوب استیلای عشق

در نهاد بلبل فریاد خوان افکنده‌ای

هر یکی نادیده از رویت نشانی می‌دهند

[...]

سعدی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۸۸

 

حرف آن لب در میان افکنده‌ای

شور محشر در جهان افکنده‌ای

در لباس چشم آهو بارها

خویش را در کاروان افکنده‌ای

غنچه خوش حرف را با صدزبان

[...]

صائب تبریزی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۱

 

شور عشقی در جهان افکنده‌ای

مستیی در انس و جان افکنده‌ای

کرده‌ای پنهان محیط بیکران

قطره‌ای زان در میان افکنده‌ای

جلوه داده حسن را زان جلوه باز

[...]

فیض کاشانی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰۰

 

اصل ناپیدا و عکسی در میان افکنده‌ای

کیمیا پنهان و غوغا در جهان افکنده‌ای

گل شُدَت آیینه‌دارِ رنگ و بو در بوستان

سوز از آن در عندلیب نغمه‌خوان افکنده‌ای

بر ظهورت متفق قومی شده زاهل یقین

[...]

آشفتهٔ شیرازی