گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵

 

ای حاصل عمرم از تو بدنامی‌ها

در کام دل من از تو ناکامی‌ها

من سوختم از عشق و تو باور نکنی

از سر بنه ای نگار این خامی‌ها

ابن یمین
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶

 

زیستم بس که به تدبیر خود از خامی‌ها

رفت نام و نسبم در سر خودکامی‌ها

ورع و شیب زبون خم ایامم کرد

یاد دوران جوانی و میْ‌آشامی‌ها

طایری نیست که تاری ز منش برپا نیست

[...]

نظیری نیشابوری
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶

 

تو و بدمستی و رندی و میْ‌آشامی‌ها

من و خون خوردن و رسوایی و ناکامی‌ها

صبح نوروز خرام است، مبارک باشد

بر تنت جامهٔ چسپان خوش‌اندامی‌ها

نشئه‌ای نیست به غربت می رسوایی را

[...]

جویای تبریزی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱

 

ناکامی من بود ز خودکامی‌ها

این سوختگی‌ها همه از خامی‌ها

تا کام دل دوست طلب کردم، شد

کام دل من روا ز ناکامی‌ها

نشاط اصفهانی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱

 

اولم رام نمودی به دل آرامی‌ها

آخرم سوختی از حسرت ناکامی‌ها

تو و نوشیدن پیمانه و خشنودی دل

من وخاک در می‌خانه و بدنامی‌ها

چشم سر مست تو تا ساقی هشیاران است

[...]

فروغی بسطامی
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰ - ناکامیها

 

زندگی شد من و یک سلسله ناکامی‌ها

مستم از ساغر خون جگر آشامی‌ها

بسکه با شاهد ناکامیم الفت‌ها رفت

شادکامم دگر از الفت ناکامی‌ها

بخت برگشته ما خیره سری آغازید

[...]

شهریار