خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » درد زندگی [۲۵-۱۶] » رباعی ۲۱
اکنون که ز خوشدلی بهجز نام نمانْد،
یک همدمِ پخته جز میِ خام نماند؛
دستِ طَرَب از ساغرِ می بازمگیر
امروز که در دست بهجز جام نماند!
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۱۶۲ - ۵۰ - النوبة الثالثة
اندر دل من قرار و آرام نماند
دشنام فرست اگرت پیغام نماند
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۳۱
با عشق تو خوشدلی در ایّام نماند
تو شاد بزی که رامش و کام نماند
شادیّ گریز پای از دست غمت
بگریخت چنان کزو بجز نام نماند
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۳۲
اکنون که ز خوشدلی در ایّام نماند
یک همدم پخته جزمی خام نماند
دست طرب از ساغر می باز مگیر
امروز که دستگیر جز جام نماند
مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۸۱
گیرم که وفا و عهد را نام نماند
خود مهر منت در دل خود کام نماند
انگار که آمدن فراموشت شد
آئین سلام و رسم پیغام نماند
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ٩ - مثنوی مجلس افروز
هیچ از ایشان نشان و نام نماند
هم سخن هم زبان و کام نماند
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۱۲ - عقد سی و پنجم در دولتخواهی سلاطین که عدل ایشان سرمایه آبادانی است و ظلم ایشان پیرایه ویرانی
جم ازین بزم شد و جام نماند
وز جم و جام بجز نام نماند
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - تصویرپردازی خیالی از مردی شکمباره به عنوان تمهیدی برای مدح اسلام خان و توصیف سفره نعم او
شلغم پخته چیست، خام نماند
از کلم خود به غیر نام نماند
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۷
به جنب قامت تو سرو را قیام نماند
به پیش طلعت تو گل علی الدوام نماند
به جز مسافر دل کو به شام زلف تو ماند
مسافری به عراق و حجاز و شام نماند
گدای میکده نازم که حشمتش ابدیست
[...]
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱
هیچم آرام دل از زلف دل آرام نماند
نازم این حلقه کزو هیچ دل آرام نماند
بس که مرغ دلم از ذوق اسیری پر زد
غیر مشتی پر ازو در شکن دام نماند
سروقدی دلم از طرز خرامیدن برد
[...]