گنجور

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۴ - چو شد یار با بارهٔ گام زن

 

چو شد یار با بارهٔ گام زن

براند اسب گرم آن دلارام زن

عیوقی
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » فی وصف حاله

 

در ازل درد تو چون شد گام زن

گر زنی گامی همه بر کام زن

عطار
 

جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۴۸ - نصیحت کردن پادشان سلامان را

 

دست دل در شاهد رعنا مزن

تخت شوکت را به پشت پا مزن

جامی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۵۹

 

نیستی کوه گران، بر سیر پشت پا مزن

دامن خود را گره بر دامن صحرا مزن

در محیط آفرینش خوش عنان چون موج باش

چون حباب از ساده لوحی خیمه بر دریا مزن

یا مرید سرو و گل، یا امت شمشاد باش

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۶۰

 

با توانایی به اهل فقر استغنا مزن

عاجزان را دستگیری کن، به دولت پا مزن

با قضای آسمانی چاره جز تسلیم نیست

در محیط بیکران زنهار دست و پا مزن

جز در دل نیست امید گشاد از هیچ در

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶۸

 

پیش قضای حق دم چون و چرا مزن

در بحر بی کنار عبث دست و پا مزن

تا در دل تو داعیه اعتراض هست

خاموش باش و دم ز مقام رضا مزن

کوته شود زبان ملامت ز احتیاط

[...]

صائب تبریزی
 

اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۲۷ - خطاب به مخدرات اسلام

 

از سر سود و زیان سودا مزن

گام جز بر جادهٔ آبا مزن

اقبال لاهوری