گنجور

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۶

 

ز هر کس که پرسی به کام تواند

همه پاک زنده به نام تواند

فردوسی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۳ - وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ

 

آفرینش همه غلام تواند

از پی قوت و قوام تواند

سنایی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۲ - مقالت هفتم در فضیلت آدمی بر حیوانات

 

جانور‌انی که غلام تواند

مرغ علف‌خوارهٔ دام تواند

نظامی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۵

 

عاشقان زنده‌دل به نام تو اند

تشنهٔ جرعه‌ای ز جام تو اند

تا به سلطانی اندر آمده‌ای

دل و جان بندهٔ غلام تو اند

زیر بار امانت غم تو

[...]

عطار
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۳ - در ستایش پیامبر

 

زمین و زمانه به کام تواند

همه پادشاهان غلام تواند

سلمان ساوجی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۱

 

باده نوشان بیخود از جام تواند

خرقه پوشان سر خوش از نام تواند

خاصه گان ار باده خاص تو مست

عامکان در محفل عام تواند

برخی اندر سوره کهف تواند

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » چهار خطابه » خطابهٔ اول

 

پادشها! خلق به دام تواند

جمله ستایندهٔ نام تواند

ملک‌الشعرا بهار