گنجور

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱

 

ترا شغل نیاکان شعر بافی است

چه کارت با سرود و جام صافی است

یغمای جندقی
 

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۴ - و له فی مقام الوحدانیه المطلقه

 

ور نیاید پرسشی‌ هم‌، کافی‌ است‌

چونکه‌ پرسد حال فضلش‌ شافی‌ است‌

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۵ - در شرح حال خود و رجوع به‌ قتال آن شاه ذوالجلال

 

مر مرا مولا کفیل‌ و کافی‌ است‌

غیر مولا باطل‌ و اطرافی‌ است‌

صفی علیشاه
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۰

 

تشکیل جهان ز روی بی انصافی است

چون دستخوش تجمل اشرافی است

یک دسته خودخواه اگر بگذارند

از بهر بشر ثروت دنیا کافی است

فرخی یزدی