گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

شما را ار هزاران گونه باغست

مرا بر دل هزاران گونه داغست

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۷ - سپردن موبد ویس را به دایه و آمدن رامین در باغ

 

همی دانست کش رامین به باغست

دلش را باغ بی او تفته داغست

فخرالدین اسعد گرگانی
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز

 

برفتم سوی خاتون، او بباغست

جهان از تف تو گویی چون چراغست

عطار
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۹

 

جهان گر سر به سر بستان و باغست

مرا با رویش از عالم فراغست

به زلفش مشک را تشبیه کردم

بگفتا آن ز سودای دماغست

به هجران صبر نتوانم که وصلش

[...]

جهان ملک خاتون
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تعریف اکبرآباد و باغ جهان آرا

 

مگو نرگس بخوبی چشم باغست

که گر چشمست او حنبه چراغست

کلیم
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۱۴ - صفت کبابی

 

هر لاله که در بساط راغست

از رشک شدن سنگ داغست

وحیدالزمان قزوینی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴

 

مطرب ساوجبلاغ زاغ و کلاغ است

بربط و طنبور آن صدای الاغست

شوره گز و تنگز و سپند و شتر خار

سرو و گل و یاسمین و لاله باغست

در بر صحرا ز برف دیبه اکسون

[...]

ادیب الممالک