فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود
در و دشت بر سان دیبا شدی
یکی تخت پیروزه پیدا شدی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۳ - خواب دیدن زال و سخن گفتن با رستم
همه گرد آتش چو دریا شدی
تهمتن زناگاه پیدا شدی
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹
ای ترک ماهروی ندانم کجا شدی
پیوسته که گشتی کز من جدا شدی
بودم تو را سزا و تو بودی مرا سزا
ترسم ز نزد من به کسی ناسزا شدی
درد دلا که بنده دیگر کسی نشد
[...]
عطار » منطقالطیر » حکایت بلبل » حکایت درویشی که عاشق دختر پادشاه شد
گر جمالش ذرهای پیدا شدی
عقل از لایعقلی رسوا شدی
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت دیوانهای که در کوهسار با پلنگان انس کرده بود
گاه گاهش حالتی پیدا شدی
گم شدی در خود کسی کانجا شدی
عطار » منطقالطیر » بیان وادی فقر » حکایت مفلسی که عاشق پسر پادشاه شد و بدین گناه او را محکوم به مرگ کردند
شاه زاد، از دور چون پیدا شدی
جملهٔ بازار پر غوغا شدی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
چونکه در عشق آمدی دریا شدی
در حقیقت همنشین ما شدی
عطار » مصیبت نامه » بخش چهاردهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
چون سر یک موی او پیدا شدی
عقلِ بینشبخش نابینا شدی
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۱۳ - الحكایة و التمثیل
چون تجلی از رخش پیدا شدی
هرکه دیدی زود نابینا شدی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۵ - ادب کردن شیر گرگ را کی در قسمت بیادبی کرده بود
روبها چون جملگی ما را شدی
چونت آزاریم چون تو ما شدی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۲۴ - در بیان آنک هیچ چشم بدی آدمی را چنان مهلک نیست کی چشم پسند خویشتن مگر کی چشم او مبدل شده باشد به نور حق که بی یسمع و بی یبصر و خویشتن او بیخویشتن شده
گر بدی غیر تو در دم لا شدی
صید چشم و سخرهٔ افنا شدی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۶ - حواله کردن مرغ گرفتاری خود را در دام به فعل و مکر و زرق زاهد و جواب زاهد مرغ را
ور ندیدی چون چنین شیدا شدی
خاک بودی طالب احیا شدی
عارف قزوینی » تصنیفها » شمارهٔ ۲۲
امروز ای فرشتۀ رحمت، بلا شدی
خوشگل شدی، قشنگ شدی، دلربا شدی
پا تا به سر کرشمه و سر تا به پای ناز
زیبا شدی، لوند شدی، خوشادا شدی
خود ساعتی در آینه اطوار خود ببین
[...]