عطار » مصیبت نامه » بخش سی و یکم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
ذرهٔ از دوستی میخواست او
چون بدادم از همه برخاست او
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون
هرکه شد چون قطرهٔ دریاست او
آنچه بود او هم درآن سوداست او
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۶۵
فقیر است او فقیر است او فقیر ابن الفقیر است او
خبیر است او خبیر است او خبیر ابن الخبیر است او
لطیف است او لطیف است او لطیف ابن اللطیف است او
امیر است او امیر است او امیر ملک گیر است او
پناه است او پناه است او پناه هر گناه است او
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۸ - پرسیدن پیغمبر صلی الله علیه و سلم مر زید را که امروز چونی و چون برخاستی و جواب گفتن او که اصبحت ممنا یا رسول الله
زنگیان گویند خود از ماست او
رومیان گویند بس زیباست او
اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۶ - در خطاب زمین بوس گوید
از ره مدحت چو شکر خواست او
دایم از آن مرغ شکر خاست او
اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۶ - در خطاب زمین بوس گوید
از ره مدحت چو شکر خواست او
دایم از آن مرغ شکر خاست او
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۸ - در بیان نصیحت کردن آن شیر بیشه ایجاد و قبله اقطاب و اوتاد بر اهل جور و عناد لعنت ﷲ علیهم الی یوم التناد
خاصه مهمانی که ذوالقرباست او
بر تمام ماسوا مولاست او
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۶ - در معنی و لوشاء لهدیکم اجمعین
گر هدایت بهر بعضی خواست او
مینمود اینسان نه راه راست او
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۱۲- سوره یوسف » ۱۰- آیات ۳۰ تا ۳۳
آن زنان را پس به دعوت خواست او
مجلسی از بهرشان آراست او
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۱۲- سوره یوسف » ۲۱- آیات ۵۶ تا ۵۷
ساختی جا هر کجا می خواست او
قلعه ها و خانه ها آراست او
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۷ - فقر
بندهٔ رد کردهٔ مولاست او
مفلس و قلاش و بی پرواست او