گنجور

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - در مدح امیر ابویعقوب یوسف بن ناصرالدین

 

امیرا ! تابه زین کردی به غزنین اسب تازی را

دو پای اندر تکاپو یست گرگانی و رازی را

اگر زان سو فروتازی تماشا را و بازی را

نه شامی رادل اندرتن بماندنه حجازی را

به تک بردی نشیبی را برآوردی فرازی را

[...]

فرخی سیستانی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵

 

عشق تو بکشت ترکی و تازی را

من بندهٔ آن شهید و آن غازی را

عشقت میگفت کس ز من جان نبرد

حق گفت دلا رها کن این بازی را

مولانا
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷

 

به غیر از رنگ و بویی نیست این عشق مجازی را

عطا کن لذت طعم حقیقت عشق‌بازی را

عزیزان را فدا کردم سر و سامان هبا کردم

نیرزم گوشه چشمی بنازم بی‌نیازی را

عبارت کوته و دل تنگ و خاصان ملک زیبا

[...]

نظیری نیشابوری
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹

 

ز اسرار حقیقت بهره ور کن عشقبازی را

به طفلان واگذار این ابجد عشق مجازی را

به استغنای مجنون حسن لیلی برنمی آید

که ناز نازنینان است در سر، بی نیازی را

اگر داری دل پاکی درآ در حلقه مستان

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۸

 

به خودسازی بدل کن ای سیه دل خانه سازی را

که جز گرد کدورت نیست حاصل خاکبازی را

هدف از تیر باران سینه پر رخنه ای دارد

خطر بسیار باشد در کمین گردن فرازی را

مرا با حسن روزافزون او عیشی است بی پایان

[...]

صائب تبریزی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹

 

مده چون بوالهوس در سینه جا عشق مجازی را

مکن با معصیت آلوده دامان نمازی را

به جای سبزه از خاک چمن بادام سر بر زد

به نرگس چشم شوخ او نمود این سحر سازی را

ز برق صبح صادق شمع خاکسترنشین گردد

[...]

سیدای نسفی
 

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۶۵

 

به جان بستیم پیمان محبّت، عشوه سازی را

روان عاقبت محمود ما، دارد ایازی را

حزین لاهیجی
 

اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۹۸ - نیابی در جهان یاری که داند دلنوازی را

 

نیابی در جهان یاری که داند دلنوازی را

بخود گم شو نگه دار آبروی عشق بازی را

من از کار آفرین داغم که با این ذوق پیدائی

ز ما پوشیده دارد شیوه های کار سازی را

کسی این معنی نازک نداند جز ایاز اینجا

[...]

اقبال لاهوری