×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۲ - داستان نوشزاد با کسری
نگارندهٔ چین نگاری ندید
زمانه چو تو شهریاری ندید
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
زین جهان جز محنت و خواری ندید
ازوجود خویش جز زاری ندید
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۶
دل زغمخواران جز آئین جفاکاری ندید
همچو گوش کو زکس در دهر همواری ندید
آبروی اعتبارم دور شد از دوستان
رشته کز گوهر جدا افتاد این خواری ندید
چون شرر زائیدن و مردم بیکدم می شود
[...]
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۱
هرگز ای گل از تو بلبل شیوه یاری ندید
مدعی جز عزت و عاشق بجز خواری ندید
عندلیب ما که عمری همقفس با زاغ بود
از رهائی دید ذوقی کز گرفتاری ندید
غیر من کز کف دلم افکند و کم کردش که داد
[...]
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۳
کس به دور نرگس مست تو هشیاری ندید
آسمان جز فتنهٔ چشم تو بیداری ندید
او چه داند حال ظلمت دیدگان عشق را
در جهان غیر از نگاه خود ستمکاری ندید
تا به لب آمد غم دل از برای غمخوری
[...]